یاحمید

 

دوستانِ شرکت کننده تو تمرین قرنطینگاری

آیا میدانستید که یک نفر، اینجا، بی صبرانه منتظره هر روز عکسای شما رو ببینه؟ که دیدن زاویه دید متفاوت تون به سوژه ها و نوع عکاسی ها کلی خوشحالش میکنه؟

لطفا عکس ها رو بذارید همون روزی که روزشه :)

 

 

من فقط اینجوری ام که صبح بیدار شده نشده، وب های چارلی و نورا و فاطمه میم و مهناز و پرنده آزاد و چک میکنم که شاید عکس امروز رو گذاشته باشن و تاریخ انتشار و تغییر نداده باشن ینی؟ چرا این چالش انقدر خوشحالم کرده؟ و امیدوار برای فردا ها؟

مهربان باشید با ما امیدوار شده ها بچه هآ.... مرسی

 

برای ابر که هوا همش گرفته بود این چند روز. اون جور ک میخواستم نبود

و برای چای ایده دارم

ان شاءالله بتونم بگیرمش. چون ایده چای هم ی نور خاص از روز رو میخواد. 

از عکس چراغ های شهر به بعد رو با دوربین گرفتم. 

بعد نگاهشون میکنم کنار هم همه عکسا رو، دلم میخواد زرد و کفش ها رو هم باز با دوربین بگیرم. واقعا عکس گوشی خیلی متفاوته با دوربین. 

 

بچه ها

دعام کردین؟ اگر آره ممنونم. حالم بهتره. و اینکه باز سعی کردم روزی 20 صفحه ها رو شروع کنم. هرچند بعد از رها کردن یه قراری که با خودتون گذاشته بودید، پایبند شدن دوباره به قراره سخت تر میشه. رها کردنش راحت تر.

 

دیروز بود به گمانم که ف. سین یه پستی برام فرستاد. بدون گفتن هیچ چیز. خیلی خوشحال شدم اما :))

بعد نظرمو نوشتم. منم پستی ک دوس داشتم و فور کردم براش. دیگه جواب نداد. 

الف. میخواست بگه حواسم بهت هست خلاصه.... 

ب. میخواست بگه میفهمم حالت بده. بیا یه لبخند بزن 

ج. به هر حال این خوشگله. خوبه که دوتایی ببینیمش

د. اشتباهی برا من ارسال کرده بود. بعدم سین کردمش و نتونست پاکش کنه

 

به دلیل مزخرف بودن احتمال دال و زیادی بدبینانه بودنش، کنار میگذاریمش و همچنان لبخند میزنیم.

 

 

پی نوشت:

دوستانی که تو تمرین قرنطینگاری شرکت کردن بگن ب من هم:) از دیدن عکس هاشون خوشحال میشم