یا اَحَبَّ من کل حبیب

ای دوست دار تر از هر دوست دار

 

 

یه مدت، دوستایی که تو بیان دنبالشون میکنم خیلی تند تند پست میذاشتن. تعامل مون رفته بود بالا. این تعامل و زیاد پست گذاشتن من رو خیلی تشویق میکرد به پست متقابل گذاشتن و حرف زدن در زمینه های مختلف! بهم ایده میداد. انگیزه میداد و....

بعد یکم فعالیت شما کم شد، به تبعش فعالیت من هم!

الان مهناز چند وقته پستی نذاشته؟ فاطمه یدونه بعد مدتها منتشر کرد، نورا خیلی کمتر یه چیز مینویسه ( یه مدتم که غیر فعال کرده بود وبو) و...

 

 

+این مدت ، دو تا سینمایی ایرانی دیدم!

جشنواره فیلم فجر سال 97 ، جزء جشنواره هایی بود که بسیااار دوست داشتم برم . دوستم بلیتشو گرفته بود. برا یکی دوتاش بهم گفت باهم بریم. درجا اون یکی دوتا ما مهمون داشتیم و نشد. خلاصه هیچی و ندیدم. بعد اختتامیه شو جوری زوم شده بودم تو تلوزیون نگاه میکردم انگار خودم جزء رای دهندگان بودم یا یه اثری داشتم اونجا.

بعد در طی اکران واسه جشنواره ( قبل اکران عمومی) هرکس نقد و نظر میذاشت میخوندمشون. اسکرین میگرفتم که بعد از اکرانشون فیلما رو ببینم.

خلاصه سه سال گذشت و من این هفته دو تا از فیلمای جشنواره فیلم فجر 97 رو دیدم!

 

اولیش متری شیش و نیم

دومیش دیدن این فیلم جرم است.

 

و انقدر دیگه احتمالا تو این سه سال در مورد این فیلما شنیدین که لازم به معرفی نباشه!

البته از جشنواره اون سال فیلم های « شبی که ماه کامل شد» « پاستاریونی» « سرخپوست»  رو هم دیده بودم قبلا.

 

 

همین :)

لحظاتتون پرازیاد خدا. علی علی