یا حبیب
دیگه حالم داره از استرس ب هم میخوره.
از ساعت 8 قراره زنگ بزنن مصاحبه نخبگان بکنن...
با کمال میل حاضرم همون اول بگم من اصلا از جامعه نخبگان نیستم آقا... اشتباه گرفتید....
از اذان صبح هی بیدار میشم، میخابم.
از 7 دیگه بلند شدم
7 و نیم لباسمم پوشیده بودم (آزمونمون تماس تصویریه)
بعد الان 9 و نیمهههه بچه ها. اه. 9 و نیم :/
دلم میخواد بگم خیلی بی نظم و بی مسئولیتید.... ایش.
سین دال
تحمل داشته باش خواهر دیگه اینجوریه دیگه همه از بقیه انتظار مسئولیت پذیری دارن
نفس عمیییق
نتیجه مهم نیست خودت که میدونی فوق العاده ترین شخص دنیای خودتی و قهرمان زندگی خودت فقط خودت بلش و صبر کن ببین اینا هم متوجه میشن چقدر نخبه ای یا نه اگه نفهمیدن هم لابد لیاقتشو نداشتن
Roham Gh
واقعا تصور وحشتناکی ازش داشتم :/ حالا امشب ازش می نویسم..ولی خیلی راحت تر از اونی بود که فکر میکردم..ولی قشنگ تا دم امتحان نابود شدم -_-
ایشالا مصاحبه هم به خوبی تموم میشه نگران نباش
سین دال
مجبور میشن برن عینک بزنن تا آتشفشان استعدادس مثل تو رو از دست ندن :))))
امتحان نهایی دینی اش که به طرز افتضاحی آسون (حالا نه زیاد ولی نسبت به انتظارات ما) بود ولی از ترسم ساده ترین سوال ها رو غلط نوشتم :/
یعنی این حسن فعلی فاعلی چیه که من جاشون رو برعکس بنویسم :/
نوشته فساد و تجمل گرای مسئولین باعث عقب ماندگی..... میشه من نوشتم کشور :/
چیز دیگه ای به ذهنم نرسید.
پرتو ^...^
منم از دیشب خییلییی استرس داشتم..
اونقدر استرس داشتم واسه امتحان امروزمون که هی می خواستم بخوابم خوابم نمیبرد...:/
رفتم نشستم سر جلسه امتحان اونقدر استرس داشتم و فکر میکردم بد خوندم که سوالات رو دیدم همه چی از ذهنم پرید...:/
ماسک هم زده بودم واسه این شراط دیگه دیدم خیلی هوا کمه...ماسکو کشیدم پایین و یکم نفس کشیدم بی خیال کرونا...:|
الحمدلله سالن امتحانمون خنک بود وگرنه میمردم از گرما و هیچی یادم نمیومد...
بعضی از سوالات که مثلا دو مورد می خواستن دور اول که رفتم جواب بدم یکی از گزینه ها ش رو یادم نمیومد و دور دوم که داشتم چک میکردم نوشتمشون...
ان شاءالله موفق باشی تو مصاحبه ت^...^
سین دال
الان دوستم زنگ زد جوابا رو گفت حقیقتا استرس واقعی الان شروع شد که کاش مصحح خیری بیفته و اگه مفهوم رو برسونیم قبول کنه :(
میشد اقتصادی
دوستمم نوشته بود جامعه ی اسلامی :)))
در جواب به پرتو ماسک مشکلی نداشت ولی با دستکش اصلا نمیشد خودکار دست گرفت و نوشت یه خط مضخرفی شد! دو تا خودکار بردم یکیش که یهو دیدم لوله ی وسطش نیست :/ اون یکی هم کم رنگ و به زور می نوشت اعصابم واقعا خورد بود.
الان همگی هم دردیم یکی نوحه بخونه بقیه سینه بزنیم :(
جوزفین مارچ
خب پاییز میخوام بگم نگران نباش برای همه استرس‌انگیزناک نبوده:دی. من امروز برنامه ریخته بودم که 5ساعت و نیم درس بخونم که نیم ساعت درس خوندم و بعد نشستم فیلم دیدم:))
ولی این بی‌برنامگی‌ها خیلی خیلی اعصاب‌خردکنن. به خاطر این تعطیلی‌ها و کرونا و همه این‌ها هم انگار آدم‌ها فکر میکنن بیشتر حق دارن تاخیر داشته باشن الکی.
خب آزمونت چی شد؟ دادیش؟ :))
آرام :)
موفق باشی عزیزم 💙
پرتو ^...^
در جواب به جوابِ سین دال:واااییی..خیلی بدم میاد از اینکه خودکار تموم شه...
به شدت بهم استرس میده...
حالا تموم هم نشده بود...کلا لوله وسطش نبود:)))
سر امتحام دستکشم رو در میارم و مینویسم و بعد با ژل، ضد عفونی میکنم دستمو بعد دوباره دستکش دستم میکنم....^...^
سین دال
در جوا به پرتو: عوضش امروز خودکار بیک بردم مثل ساعت نوشت :)) (اساسا ساعت نمی نویسه ولی به هر حال)
والا ما بیشتر از اینکه استرس خود امتحانو داشته باشیم استرس اینکه نزدیک هم نشیم دستمون به کتاب هم نخوره پای میز کروناییه و... رو داریم :/ خیلی مضخرفه اصلا :/
در جواب به پاییز : توی خواب بعضی وقتا عادی ترین چیزها برات وحشتناک و ترسناکن و بعضی فاجعه ها به نظرت بامزه. تموم شدن خودکار تو امتحان هم یکی از اوناست :/
سین دال
من اگه املا ۱۹ بشم کلاهمو می اندازم هوا
نمیدونم چرا اصلا آلزایمر می گیرم انگار !
آخه مثل ساعت کار کردن میگن نه نوشتن :/
آری شما برو بازنگری کن ^_^
بنده خدا
خب بسلامتی ... چیشد نتیجه ؟
میترسم با این وضع از ترس مرگ بمیرید!
پرتو ^...^
در جواب به سین دال:آره بیک خیلی خوب و روان مینویسه ولی گول زننده س...:|
اون دفعه بیک برده بودم سر جلسه امتحان، جلوی لوله ش رنگ داشت و فکر میکردم جوهر داره که یکدفعه دیدم تموم شد...:/
در جواب به پاییز:اشکال نداره بابا...بالاخره تو وب تو داریم حرف میزنیم:)
منم خیلی امروز استرس داشتمممم
امتحان نهاییییی😐