یاحبیب

 

سلام:)

 

اولا اگر بین بچه ها کسی منتظر عکس امروز قرنطینگاری من بود، معذرت میخوام. سرم شلوغ بود و نتونستم عکس بگیرم.

 

دوم:

فردا تولد همسرمه. اولین تولدش که عقد کردیم :) امروز جشن گرفتیم. به دلیل قرنطینه بودن، کیک رو هم خودم پختم.

اینجا جا نداره شاعر بگه

"ایام قرنطینه به این پی بردم
تو هر هنری نیاز باشد داری..."

؟ 

جا داره دیگه. مرسی شاعر 😁😁

 

بعد از مراحل پخت نون و پخت بیسکوییت، به پخت کیک تولد رسیدیم

اما چقد خامه کیک و درست کردن سخته آقا. کلی زمان گذاشتم روش آخرش مزه خامه صبحانه میداد هنوز :)) چه وضعشه

ازین خامه قنادی آماده ها که برا روی کیک خانگی میخرن چقده حدودا قیمتش؟ میدونین؟ مث خامه روی قهوه گرونه؟

 

خب. این دو روز تقریبا درسی نخوندم. ( بذار فک کنم.... ام... خب دقیقا هیچ درسی نخوندم)

و از این بابت نارحتم... جدی. 

کلا هم تا الانِ فروردین که داره تموم میشه و تتمه اش هستش، دو تا کتاب بیشتر تموم نکردم. 

به به. 

میتونین امروز بهم افتخار نکنین بچه ها... 

 

لحظاتتون پر ازیاد خدا 

علی علی

 

نعمت هایی که تو قرنطینه یادم افتاده بیشتر شکرشون کنم :

نعمت حضور تو فضای علمی و آموزشی

(دختر همین نفس بودن تو این فضا حس آدمو برا کارهاش چند برابر می‌کرد)