یاخیر حبیب و محبوب

 

بچه ها... 

کل درس های نحو که عقب بودم از کلاس و امشب نوشتم. و کم نبود. حدود 5،6 تا درس که کم محسوب نمیشه. هوم؟

بهم افتخار کنین لطفا :)))

هرچند 20 صفحه طرح کلی نخوندم.

اما اون دو تا کتاب دیگه رو یکم پیش بردم. قبول نیست؟ باشه میپذیرم که 20 صفحه رو باید میخوندم...

 

هروقت اصول خودمو رسوندم، بهتون میگم، بیاید بعدش باهم اینجا جشن بگیریم... 

 

 

خب. عکس کتاب هم نگرفتم امروز. حقیقتش یه ایده برا عکس کتاب داشتم که به دلیل قرنطینه بودن نتونستم اجراش کنم و خب یکم خورد تو ذوقم. 

اما اشکالی نداره که؟ داره؟ به هر حال امروز عکس مات رو گذاشتم:))

و خب. برید وب چارلی و با اون حجم از هری پاتر ذوق کنین. 

قلب و ذوق فراوان برسد با نامه فریاد کش و توسط هدویگ به هریِ سنگ جادو... 

هرچند برا دعوا میفرستن فریاد کش رو. اما قبول کنین که میشه برا ابراز ذوق شدید هم ازش استفاده کرد. :))

 

 

لحظاتتون پر از یاد خدا

علی علی

 

27 فروردین 99

3:39 شب.... اصلا هم صبح نیست.

 

پی نوشت: برای وی، صبح از اذان صبح شروع میشد و شب از اذان مغرب شب بود...