یا مدبر النور

 

سلام :))

 

+این مدت، یه کار تایپی قبول کرده بودم از یه بنده خدایی که دوستیم باهم.

بعد این فرد، از افراد بسیااااار پی گیره تو کارهاش. 

قشنگ نقطه مقابل من! من تو کارهایی که دارم خیلی سخت پیگیری میکنم و اکثرا از تماس متنفرم و از پیام پی در پی دادن هم خوشم نمیاد.

بعد این هر روووز به من پیام میداد و روند کار رو میپرسید که به کجا رسیدی؟ ببین اونجاشو ویرایش کن. فلان مطلب و که الان برات فرستادم برای فلان فصله. و...

خلاصه. من هم پشیمون شده بودم اصلا از کاری که قبول کردم. هیچی سری آخر همه ویرایش هایی که گفت و تایپ هایی که اضافه کرده بود رو انجام دادم. بعد گفت همش باید بره تو فرم خام. منم همشو بردم اونجا ( که دو ساعت ویرایشش طول کشید قشنگ) بعد فرداش عذرخواهی کرد و گفت که استاد راهنماش پیام داده لازم نیست...

از این حرصم میگیره که ویژگی های این فرد، فی نفسه واقعا بد نیستن. پی گیر بودن تو کارهامون واقعا موجب پیش رفتنش میشه.

دقیق بودن و کارها رو زود انجام دادن هم عالیه.

فقط ما ویژگی هامون خیلی باهم متفاوته. اینه که همش باهم به مشکل میخوریم.

بعد از اون طرف واقعا بعید میدونم بهش بگم اون دو ساعت ویرایشی که انجام دادم هم باید پولش رو بدی( خب اونی که اشتباه کرد من نبودم! خودش دقیق متوجه نشده بوده. یا حالا اشتباه از استادش بوده. به هر حال! )

 

+خلاصه. بعد این مسائل و کنش های فکری و روانی، بعد اون کار ویرایش برگشتم گفتم من اصل فایل ها رو برات فرستادم. و تا یکشنبه به دلایل شخصی قادر نیستم کاری انجام بدم.

 

و خب! اینجاست که کاری که کرد به نظرم خیلی غیر حرفه ای بود.

اولا که هی میپرسید چی شده؟ سر بسته توضیح دادم. و باز از من کار و ویرایش میخواست و هی فایل میفرستاد و فایل میخواست و میگفت به کمکت احتیاج دارم!

من هم عذاب وجدان میگرفتم که وای چرا کمکش نمیکنم ( در حالی که هم واقعا مشکل داشتم و هم اعصابم نمیکشید)

خب عزیز من! بیا عزتت رو حفظ کن. من رو مجبور نکن پیام هات رو سین نکنم. خودت پیام نده! وقتی میگم تا یکشنبه نمیخوام کار کنم ( و تازه تو هم یکی دیگه رو پیدا کردی که کمکت کنه. کارت هم عقب نیست) اصرار نکن دیگه!

داشتم فکر میکردم آیا من وسط راه رهاش کردم؟

اما بعد حس کردم نه واقعا! من رهاش نکردم فقط خواستم چند روز استراحت بدم. به هرحال کار ما شخصیه و اداری نیست. من موظف نیستم همیشه از تو کار قبول کنم. تا جایی که به عهده ام بود رو انجام دادم و فرستادم. و خواستم دیگه قبول نکنم! تو میتونی کس دیگه ای رو پیدا کنی واقعا!

خصوصا که حس میکنم همش حس میکنه من دارم گرون میگم. خب میتونی بگردی جای دیگه، ارزون تر، راحت تر پیدا کنی!

 

 

+میخواستم یه بار علمی درباره انصاف هم داشته باشه ولی نداشت! :)))

کنچانا کنچانا... شما خودتون فکر کنید درمورد رفتار منصفانه نوشتم! :))