یا من فِعلُهُ لطیف

ای که عملش لطیف است.

 

 

* چقدر این اسم خدا خوشگل و مهربونه :)

 

1 آقاااا من از این تریبون اعلام میکنم خسته شدم از لئو تولستوی :)))

کتاب های روسی یکم سختی داره خوندنشون. چون حتی یه کتاب 80 ص ای شون رو که میخوای بخونی یه برگه باید کنارت باشه اسماشونو بنویسی که قاطی نکنی. بسکه اسم هاشون زیاد و شبیه همه.

بعد من دیگه برا بعضی کتاباش اسما رو نمینویسم رو برگه. همینجوری میخونم. و خب یه جاهایی یادم میره کی، کی بود.

من تصمیم داشتم تا نهم خرداد 34 صفحه هامو از لئو تولستوی بخونم. ولی چند روزش دیگه حالشو نداشتم و هرچیز دیگه ای تو لیستم بود رو خوندم.

حالام تصمیم گرفتم این کتاب « شیطان» که در حال حاضر درحال خوندنشم تموم شد، تولستوی خوانی رو بذارم کنار، جمع بندی کنم مطالبم رو، و برای ارائه ام که دهم خرداده آماده شم.

 

 

2 چند روز پیش حالم خوب نبود ( جسمی) و اولین روی بود که تو این ماه، 34 صفحه امو نخوندم.

بیشتر البته از شدت خستگی.

بعد هی یاد اون جمله شروع کننده چالش 34 ص میفتادم که نوشته بود این 34 ص رو هیچ روزی رها نکنید. انگار که به جونتون بسته است :))

اول خیلی نارحت شدم. ولی بعد به این نتیجه رسیدم که واقعا به جونم بسته نیست که براش اینهمه نارحت شم. یکم نارحت شدم خوبه . حالا ان شاءالله منظم سعی میکنم ادامه بدم.

 

 

3 امروز باید قسمت خودم از یه پروژه گروهی دوست نداشتنی رو تموم کنم دیگه. ینی اگر این پروژه فردی بود، من از خیر نمره اش میگذشتم. انقدر که کار زیادی میخواد .

الانم به حرمت گروهی بودنش میخوام انجامش بدم. تازه با تاخیر :( که از این قضیه نارحتم. اما خب من تنها عضوی از گروه نیستم که تاخیر داشتم . هرچند این که بار اشتباه منو سبک نمیکنه.

 

 

4 از اینکه ارشد اینهمه پروژه و فعالیت میخوان از آدم، ترم پیش خوشم میومد. این ترم با توجه به بی حوصلگی و بی انگیزگی تحصیلیم، اصلا خوشم نمیاد. و دارم براش اذیت میشم. باید برا همین پروژه گروهی هم اون تکنیک 5 ثانیه روبه کار ببندم.

 

 

همین. علی علی