یا ملجای عنداضطراری



(فینیش اگزم طور )



تابستون 15 روزه که شروع شده.

اما فصل ها، با توجه به حالِ آدمه که عوض میشه انگار... همونطور که زمان برای هرکدوممون متفاوت میگذره.

تابستون من با میوه های تابستونی شروع میشه. با به کار انداختن کولر. با بوی پوشال نم خورده و تا حدودی با فراغت توام با بیکاری

آدم وقتی میره سر کلاس حس میکنه کلاس مزاحم همه برنامه های دیگه اش شده

اما وقتی کلاس و امتحان نداره، به خاطر برداشته شدن اون فشار ، حس کارهای دیگه اش هم نمیاد چندان




+خونه جدیدمون :)

این پست در حقیقت باید پست خوشامد گویی و معرفی میبود! 




+من پاییزم :)

همون پاییزِ وب قدیم

به سبب هایی، این وب رو توی بیان تشکیل دادیم.

من و بهار

به خاطر متولد شدن توی این دو فصل اسممون رو اینطور انتخاب کردیم




+برای شروع تابستون تنها کاری که کردم این بود که امروز بعد امتحان، اشتراک روبیکا خریدم فیلمای جدیدشو با پرتو ببینیم :)))

تا دیگه کِی بریم سراغ بعدیش.



لحظاتتون پرازیاد خدا. علی علی


(15تیر98.پاییز.ن)